دل می رود ز دستم

سلام

چقدر خوبه که اینجا رو کسی نمی خونه

من اینجا تنهای تنهام و به قول معروف هر چه دل تنگت می خواهد بگو

از اخبار زندگی که همه اش مثل موج دریا پر تلاطمه

نی نی داداشه چند روز بعد از تولد من دنیا میاد

اون یکی با خانمش همه چنان درگیره و همه خانواده رو بهم ریخته

دو تای دیگه هم که یکیشون تا چند وقت دیگه می ره سربازی

یکی دیگه هم ................

محمد هم به خاطر لغو آزمون تافل در ایران درگیره اینه که کجا بره تافل امتحان بده  دبی – ارمنستان - ....

و زیبا

می بینی زیبا

هیچ تغییری نکرده

اول همه و بعد خودش

چه فایده

چی کسی می داند ؟؟

شاید وقتی دیگر بهتر

روزها  می گذره

طبق برنامه ریزی تا آخر تابستون فقط نفس می کشم و وقت  ندارم به خودم توی آینه نگاه کنم

-همینه

واسه همینه که دیگران هم نمی بینن

دلم گرفته

چند روزیه احساس دلتنگی شدید دارم همراه با سردرد

شاید به خاطر هوای گرمه

شاید بارون بزنه خوب بشم

اما شدیدا دلم می خواد گریه کنم

اما نمیشه

چرا  ما خانم ها تا دلمون میگیره می خوایم گریه کنیم

دلم واسه حرف زدن برای دریا تنگ شده

دریای پر تلاطم من

آرزوی من این است که روزی بیایی و در آغوش تو تنها آرام گیرم

من

به تنهایی

به تو یی که آن قدر عظیمی نیازمندم

من تنهای تنهای بر بلندترین بام این شهر فریاد می زنم که اگر بیایی همه چیز را فدای دیدنت می کنم

من

دیگر منی وجود ندارد

و همه چیز تو هستی

افسون شده ام

با امواج پرحرکتت افسون شده ام

با چشم دوختن به بی انتهایی ات افسون شده ام

من برای خودم روزهاست که چیزی جز دیدن تو نمی خواهم

من فقط تو را می خوانم و می خواهم

آرزویی ندارم

جز دیدنت و تماشایت

به که بگویم ؟؟؟

کسی را در تنهایی من جایی نیست

و اگر هم هست ... خود دیگر نمی خواهد

پر از حرفم و در سکوت فرو رفته ام

در این هیاهوی دنیا گم شده ام

سال گذشته اتفاقی که برای امیر اقتاد پر درد تر از آنی بود که فراموش شود

خدایا نیمه شعبان امسال را برایم پربار و شاد کن

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

با بلندترین صدا می خوانمت  

 

یا حق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد